ديوار وصال
هر بار مي انديشم كه گشايشي حاصل شده، اندكي نمي پايد كه ديوار خيالي وصال به اشاره اي فرو مي ريزد و يك بار دگر تصوير تلاش وناله و اشك را براي هزارمين بار مدفون مي كند. هر چه هست از پوشالي بودن پايه هاست، ديوار كه از بن استوار نباشد، اعتباري به دوامش نيست. به رنگ و لعاب و نقش و نگارش خيره مشو، پرده اي بر سر صد عيب نهانش پوشانده اند.اكنون به "چون و چرا" ميانديش، به "چگونه " انديشه كن، شايد براي تكيه دادن به ديوار نيازي نباشد.