لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Saturday, May 10, 2003 :::
 

غريبه

سال ٧٩ به اتفاق جمعي عكاس آماتور، عازم كاشان شديم و دو سه روزي در ايام آن سرزمين، ميهمان آثار به جا مانده از كاشانيان بوديم. سالگرد فوت سهراب را بر مزارش در مشهد اردهال به جمع نشستيم و در حضور خانواده اش به شعر سرائي پرداختيم. در اين ميان آنچه پنهاني خود نمائي مي كرد ، نگاه هاي جمعي زائر، در امامزاده همسايه بود كه با نگاهي ملامت گر جماعتي را گرد قبري ترك خورده و متروك مي ديدند كه تا جلو درب امامزاده آمده اند ولي پا به درون آن نگذاشته اند و مشفول شعر و شاعري و بازي با شمع و گل سرخ و شقايق هستند. به نظر مي رسيد عمل ما به همان اندازه براي آنها غير عادي و احمقانه بود كه اعمال آنها براي ما. آن روز ، آن نگاه و آن ترديد، مرا سخت تحت تاثير قرار داد . در آن محيط و فرهنگ، ما محكوم نگاه هاي عده اي مردم عادي شده بوديم كه جمع كثيري از فرهنگ ما را شامل مي شوند، به قول دوستي گاهي اوقات در وطن خودم ، احساس غريبگي مي كنم.



Saturday, May 10, 2003




Powered by Blogger