چه بوي غريبي بر اين ديوارهاي گلي تابيده كه انعكاسش اينچنين مشام را مي خراشد! جشني برپاست به مناسبت تعادل در نظام طبيعت، جشن تساوي روز و شب، جشن تعادل دما براي شروع رويش، جشن استقبال از بيداري!
در اين ميان آنچه غريب مي نمايد آنست كه جماعتي به نمايش شادي مشغولند كه مفهوم تعادل را از زمان هجوم اقوام افراطي به سرزمينشان، از ياد برده اند. تناقض ميان انديشه و رفتار فعلي با آنچه فلسفه توروز است، از ثقيل ترين مفاهيمي است كه كار روانشناسان اجتماعي را به نا كجا آباد مي كشاند.
جالب است. نه! ما مردمي كه ميانه روي و تعادل در رفتارهايمان حتي سهم ناچيزي ندارد، براي فرا رسيدن تعادل در طبيعت، جشن بر پا مي كنيم!!!!!!!!!