لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Monday, January 13, 2003 :::
 

نگاه

ديروز بنا به ضرورت قسمتي از مسيرم را با مترو طي مي كردم. چيزي كه نظرم رو براي چند دقيقه جلب كرده بود، حالت آدم هاي تنها در داخل مترو بود، در لحظاتي كه واگن ها از درون دالان هاي تاريك مي گذرند، اونها بيش تر از هر وقت ديگه به خودشون شبيه ميشن، در اين لحظات خيلي راحت ميشه فهميد تو كله شون چي مي گذره، نگاه هائي كه مدام با هم تلاقي ميكنه، خيلي رك و راست، مشغوليات ذهني رو لو ميده. من هنوز سر در نياوردم از اين نيروي عجيب كه احتمالا از نوع انرژي است و بدون هيچ گونه محدوديت فيزيكي قابليت انتشار داره. متاسفانه ديروز تو مترو، گيرنده مغزي من آمار خوبي از وضعيت ذهني مردم گزارش نكرد. به نظر مي رسه يه جور افسردگي، تو جامعه شيوع پيدا كرده و داره تيشه به ريشه اين مرز و بوم ميزنه.
نگاه هاي متقاطع مردمان در اين دالان هاي تاريك تاييد و شايد تكرار حديث دردناك درماندگي است.
به گفته لوركا:
مردمكان گشاده
شاخه هاي خشك، كه باد زخم شان زده است
بر برگ هاي خزان زده مي گريند.



Monday, January 13, 2003




Powered by Blogger