كتري آب جوش (از متن كتاب جزيره سرگرداني نوشته سيمين دانشور)
"خودش صداي غل غلش را مي شنيد.اول در قعر،جنب و جوش پيدا مي شود. خبرهائي هست. يك حباب خود را از قعر به سطح مي رساند و خبر را تاييد مي كند. حباب دومي خود را به او مي رساند و به قعر مي كشاندش. حباب هاي ريز در كناره و گاه در وسط قسم مي خورند كه خبر راست بوده است.حباب هاي درشت در همديگر فرو مي روند و بر مي گردند و باز به هم بر مي آيند، مثل موج دريا. اينك حال و قال به هم آميخته است. حباب ها از شادي كف بر لب مي آورند.
آب در كتري جوش آمده. در كتري را باز كن، بخار مي بيني-
بخار، نه شكلش و نه رنگش به آب نمي برد، اما اساسش آب است. عين واقعيت و هنر!"