اين چند روز هر كاري رو شروع مي كنم، پس از مدتي فكر دو همنورد از دنيا رفته ام تمام ذهنمو اشغال مي كنه، اينكه الان جسدشون در چه وضعيه، عاقبت چي ميشه، چه جوري بايد چسد اونا رو از توي غار بيرون آورد و اگه نشه چه بايد كرد، مدام چهره ويكتوريا در اون وضعيت تو ذهنم مجسم ميشه، شايد با سرو روي خون آلود و بدني كه از شكل طبيعي خارج شده. بابا چقدر گفتيم و چقدر تو همين وب لاگ نوشتيم كه در محدوده تواناييهاتون ريسك كنيد و نه بيشتر، طبيعت با كسي شوخي نداره، وقتي احساس مي كنيد هنور بعضي كارها در حد تجربه و توان فني شما نيست، اقدام به اجراي اونها نكنيد. آخه هر كاري رسم و رسومي داره، هر چيزي قانوني داره، از يه نردبان، يه پله يه پله ميرن بالا! الان هم دوباره تكرار ميكنم :
دوستان، عزيزان، به قوانين طبيعت احترام بگذاريد و ساده ترين مسائل رو تو برنامه هاي كوهنوردي ، جدي بگيريد، از ميزان توانائيها و تجارب خود ، آگاه باشيد و بر اساس آن برنامه هاي خود را پي ريزي كنيد و در اين مساله با خود رو راست باشيد ، از قهرمان پروري و رويا هاي شهرت و قهرماني در اين رشته ورزشي دوري كنيد. اگركوهنوردي غير اصولي مي كنيد، مطمئن باشيد ، روزي خبر تاسف باري در مورد شما هم منتشر خواهد شد!
در ضمن خبر ديگر اينكه جسد جلال رابوكي كه چند ماه پيش در دماوند ناپديد شده بود، چند روز پيش روي يخچال يخار پيدا شد و بالاخره جستجو هاي طولاني اين چند ماه، پايان پذيرفت.جلال رابوكي متاسفانه در حين بهبود ركورد صعودهاي يك روزه به دماوند، دچار سانحه شد و به ابديت پيوست.