لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Tuesday, October 29, 2002 :::
 

بعضي نگاه ها چقدر نافذ اند!
چند سال پيش ، وقتي يه كم جوونتر بودم ، هميشه دلم مي خواست يه فيلمنامه بنويسم در مورد مثلا نگاه ! يعني از اول تا آخر فيلم فقط چشم باشه ، حركاتش، حالاتش و با اين چشمها يه داستان يا يه مفهوم به بيننده ها ارائه بشه. يا يه فيلمنامه كه فقط در اون "پا "بازيگر باشه.

ديروز براي يه كاري رفته بوديم جزيره كيش . بعد از انجام كارها، يه دوري تو جزيره زديم.در حين گشت و گذار از محله اي به نام صفين عبور كرديم كه عرب هاي بومي جزيره در آن جا زندگي مي كنند. دختري شايد ١٦- ١٧ ساله در كنار خيابان ايستاده بود و چادر مشكي به سر داشت. وقتي از كنارش مي گذشتيم يك لحظه نگاهش با نگاهم تلاقي كرد. چه نگاه نافذي، نگاهي جستجو گر! بلافاصله از روي شرم و حيا ، رويش را برگرداند ولي براي من همان يك لحطه كافي بود تا دل مشغولي هايش را حس كنم و آمال وآرزوهايش را، براي رهايش از زندانهاي نامرئي بشنوم. او خوب مي دانست كه اگر دير بجنبد، سرنوشت گذشتگانش را بايد به ارث ببرد و محروميت را تا پايان عمر بايد به دوش بكشد .
بعضي نگاه ها چقدر نافذ اند!


Tuesday, October 29, 2002




Powered by Blogger