لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Sunday, August 18, 2002 :::
 

شمال، جاده ها پر از آشغال بود.
جاده عباس آباد، پر از آشغال بود.
تو جاده ها مسافر هاي شكمو داشتن آشغال مي ريختند.
كلاردشت پر از عرب بود.
تو كلاردشت، عرب ها با ماشينهاي آخرين مدل، ولو بودند.
عربها تو كلاردشت دارن گند مي زنند به منطقه.
درياچه ولشت، شلوغ و كثيف بود، آدما اونجا شنا مي كردن وغذا مي خوردند و آشغال مي ريختند.
تو كلاردشت ما رفتيم به يه منطقه كه مثل بهشت بود، هيچكي هم نبود. اسمشو نمي گم تا مردم نرن اونجا هم آشغال بريزن و عربها نرن علفهاشو لگدمال كنند!
تو دريا پر از ماهي ريز بود.


Sunday, August 18, 2002




Powered by Blogger