به تازگي تو خانواده ام يه چيزي كشف كرده ام كه نوشتنش خالي از لطف نيست.
اون قديما حدود ٧٠ سال پيش، خانواده مادر بزرگم شامل يك مادر و چند فرزند به خاطر مشكلاتي كه با بلشويكها داشتند از كشور شوروي به ايران مهاجرت مي كنند .محدوده سني اين بچه ها از ٥ ساله تا ٢٥ ساله بوده است و مادر بزرگ من ٥ ساله بوده. در ايران دختر بزرگ اين خانواده با يه مرد ايروني ازدواج ميكنه و پس از ازدواج همه با هم تو يه خونه بزرگ زندگي رو ادامه ميدن و از قضا پدر بزرگم تو همون خونه زندگي مي كرده . در حقيقت پسر ٦ ساله همون آقا بوده كه با خواهر مادر بزرگم ازدواج كرده. !!!گيج كه نشدين!!
خلاصه اين پسر و دختر ٦ و ٥ ساله همبازي هم ميشن و با هم مدرسه ميرن و درس ميخونن و...
در حقيقت خواهر مادر بزرگ ٥ ساله، مادر ناتني پدر بزرگ ٦ ساله ام بوده!!
پس
مادر بزرگم خاله پدربزرگمه!!!و
پس از ازدواج آن دو، پدر بزرگم و پدرش با هم با جناق شدند!!!!
و
مادر بزرگ پدربزرگم(ناتني)، مادر زنش هم بوده!!!!!!!!!
و
....