لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Wednesday, May 15, 2002 :::
 

مسير صعود به قله اشترانكوه، در شيب تندي كه به چال كبود(نام محلي در منطقه) منتهي مي شد، به چند كبك برخورديم كه در چند متري ما روي برف به آرامي حركت مي كردند.
يك مادر و ٤ جوجه ! جوجه ها هنوز قادر به پريدن نبودند و چه آشوبي بود در دل مادراز ديدن چند نفر غريبه در چند قدمي جوجه هاش!
كبك مادر به آرامي جوجه ها رو از مسير ما دور كرد در حاليكه او هم ، همپاي جوجه هاي خود نپريد! و در كنار آنها ماند.
اين اولين بار بود كه به يه كبك برخوردم و او از پريدن سر باز زد .
آيا جوجه ها اين فداكاري رو حس مي كردند!

امروز در روزنامه خوندم: مادري جمجمه فرزندش را شكست!


Wednesday, May 15, 2002




Powered by Blogger