بالاخره از سفر برگشتم و بدون حادثه، مسير رفت با ٧٤٧ پريديم و برگشت با ٧٤٧ RD يعني توپولوف!!!غير قابل مقايسه، حتي برخورد مهماندارها هم فرق مي كند.
در مسير برگشت هنگام نزديك شدن به تهران با توده هواي آلوده مواجه شديم. آدم باور نمي كنه كه بايد داخل اين نا بساماني فرود بياد، اصلا چطوري ما زنده ايم، يواشكي چند تا عكس گرفتم و به محض چاپ شدن در معرض ديد قرار خواهم داد .فقط قله دماوند بود كه تن به ابتذال آلودگي نداده بود و هنوز با لاتر از همه بيقراري اين جماعت سرگشته را نظاره مي كرد.
چه صبري!
در مسير رفت هم يه اتفاق جالب افتاد و اون اينكه يه گروه ٢٠-٣٠ نفري امريكايي مسلمون كه از سفر مكه بر مي گشتند ، با ما همسفر شدند.مي گفتند حالا كه اينهمه راه از اونطرف دنيا اومديم ، مي خواهيم مشهد رو هم ببينيم.خلاصه وقتي سوار هواپيما شدم يكي از خانمهاي اين گروه سر جاي من نشسته بود ، وقتي ازش علت رو پرسيدم گفت صندلي اون بين دو تا مرد واقع شده و به هيچ قيمتي بين دو تا مرد نخواهد نشست و خوب طبيعتا من جامو با اين خانم عوض كردم. زن امريكائي و اين حرفها!!