از نظراتي كه دوستان فرستادن،اينطور برداشت كردم كه بدليل كثرت بدبختنمايي هاي نمايشي در كوچه و بازار، تشخيص صحت و سقم آنها، براحتي امكان پذير نيست و نياز به صدها سال تمرين و ممارست دارد.خوب اين هم مطلب مهمي است.
من از دوستاني كه مايل هستند، در اين موارد اظهار نظر كنند، مي خوام نظراتشونو واسم بفرستند تا من توي اين صفحه درج كنم.
ديشب به زخمه صداي ساز، ثانيه هايي فراتر از دون كه هستم، پرواز كردم و روحم را به رايحه روح افزاي موسيقي، جلا دادم. عجب بر اين فطرت هنرجو كه با جرقه اي از خود بي خودي ساز مي كند، بسوي رهايي بال
مي گشايد سريع. گويي نواي ساز گره از بفضهاي در گلو قفل شده مي گشايد و چشمها را مي شويد با آزاد كردن اشكي كه زنداني حياي حمق ماست.
تا بعد...