ديروز بالاخره طلسم شكست و من فيلم باران رو ديدم
فيلم خيلي تكان دهنده بود و مشكلاتي عنوان شده بود كه امروزه همه جا به چشم مي خوره ولي من از لحاظ سينمايي نكته خاصي رو نديدم و بيشتر شبيه سناريوهاي هندي بود. خيلي دلم ميخواد كه اگه كسي نقاط قوت فيلم رو ميدونه واسه من هم بفرسته
و براي ديدن چنين صحنه هايي نياز به سينما رفتن نيست كافيه تو خيابون قدم بزني و ذهنتو از جستجوي صحنه هاي جذاب كليشه اي آزاد كني تا بچه هاي خيابان و باران و سيل و... رو در چند دقيقه ببيني
متاسفانه اين روزها قسمت زيادي از مشاهدات ما رو صحنه هايي پر مي كنه، كه تبعيض و بي عدالتي رو فريادميزنند و كاري هم از دست من و امثال من بر نمياد
چند هفته پيش جمعه شب در حاليكه باران ميباريد ،در ميدان تجريش قدم مي زدم كه صداي ناله مانندي از گوشه ميدان نظرم رو جلب كرد،وقتي دقيق شدم زني رو ديدم كه در گوشه تاريك و جايي كه براي گدايي مناسب نبود در حاليكه روي زمين به حالت سجده قرار گرفته بود و چادر خيس و مشكي اش تمام بدنش را پوشانده بود، مظلومانه گريه ميكرد و گويي هيچكدام از رهگذراني كه بعضي از آنها از تماشاي فيلم باران باز مي گشتند او را نميديدند.