لوگو براي گاه نگار


سايت هاي ديدني

Persia Desert
Public Broadcasting Service (PBS)
نشريه سخن
كارنامه

وب لاگهاي ديگر

پويه
باكره
سيزيف
خوابگرد
طراوت
Rahaa
شروين
آذر و آينه اش
Carpe Diem
مشهدي ها
خانه آدم كجاست
درباره هستي من
اخترك ب-٦١٢ كجاست

World Cartoon & Caricature

نوشته هاي قديم


آبان ٨٠
آذر ٨٠
دي ٨٠
بهمن ٨٠
اسفند ٨٠
فروردين ٨١
ارديبهشت٨١
خرداد٨١
تير٨١
مرداد٨١
شهريور٨١
مهر٨١
آبان ٨١
آذر ٨١
دي ٨١
بهمن ٨١
اسفند ٨١
فروردين ٨٢
ارديبهشت ٨٢

يادداشتهاي تنهائي  


عكسهاي من-١١ آلبوم تماس بگيريد

Saturday, November 24, 2001 :::
 

ديروز بالاخره طلسم شكست و من فيلم باران رو ديدم
فيلم خيلي تكان دهنده بود و مشكلاتي عنوان شده بود كه امروزه همه جا به چشم مي خوره ولي من از لحاظ سينمايي نكته خاصي رو نديدم و بيشتر شبيه سناريوهاي هندي بود. خيلي دلم ميخواد كه اگه كسي نقاط قوت فيلم رو ميدونه واسه من هم بفرسته
و براي ديدن چنين صحنه هايي نياز به سينما رفتن نيست كافيه تو خيابون قدم بزني و ذهنتو از جستجوي صحنه هاي جذاب كليشه اي آزاد كني تا بچه هاي خيابان و باران و سيل و... رو در چند دقيقه ببيني
متاسفانه اين روزها قسمت زيادي از مشاهدات ما رو صحنه هايي پر مي كنه، كه تبعيض و بي عدالتي رو فريادميزنند و كاري هم از دست من و امثال من بر نمياد
چند هفته پيش جمعه شب در حاليكه باران ميباريد ،در ميدان تجريش قدم مي زدم كه صداي ناله مانندي از گوشه ميدان نظرم رو جلب كرد،وقتي دقيق شدم زني رو ديدم كه در گوشه تاريك و جايي كه براي گدايي مناسب نبود در حاليكه روي زمين به حالت سجده قرار گرفته بود و چادر خيس و مشكي اش تمام بدنش را پوشانده بود، مظلومانه گريه ميكرد و گويي هيچكدام از رهگذراني كه بعضي از آنها از تماشاي فيلم باران باز مي گشتند او را نميديدند.


Saturday, November 24, 2001




Powered by Blogger